لرستانات
گفتمان سیاسی ملیتها جایگاه بایسته خودرا پیدا کرده است .مفاهیم دموکراتیک و حقوق طبیعی انسانها در جوامع بسته و دیکتاتوری ؛ رشد و توسعه پیدا نمیکنند . دولتهای حاکم سعی میکنند تا از تنویر افکار و رشد آگاهی مردم جلوگیری کنند تا سلطه خودرا ادامه دهند .متاسفانه ایرانیانی هم که در بعد از انقلاب به خارج پناهنده شدند ؛ با اینکه همواره فریاد دموکراسی خواهی سر داده اند , اما به نوعی از ابزار و ملزومات دموکراسی آگاهی پیدا نکرده اند .
مبارزات عدالتخواهانه ملیتهای غیر فارس در این ۴۰ سال گذشته ؛ باعث شده است تا المنت های تشکیل دهنده دموکراسی مورد بررسی و باز بینی قرار بگیرند و مفاهیم جدید اندیشه هویت طلبی روز به روز بیشتر عمومیت پیدا کنند . مفاهیمی که هموطنان فارس ما از آن وحشت داشتند و هراس افکنی میکردند ؛ امروزه نه تنها در ایران و اپوزیسیون خارج ؛ متداول گشته اند بلکه در سراسر جهان ؛ جزیی از ارمانهای بشری قلمداد میشوند .
ملیتهای تحت ستم ایران ؛ در واقع قربانیان اصلی استبداد ودیکتاتوری میباشند و به همین دلیل انگیزه قوی تری دارند برای ایجاد جامعه ای به دور از تبعیض و ستم و تحقیر و برتری جویی نژادی . آنچه باعث پیشبرد این اهداف متعالی میشود ؛ صداقت و خلوص نیت فعالین سیاسی ملیتهاست و چون خواسته های آنان انسانی و حقوق بشری است و پشتوانه فکری و فلسفه انسانی و انسانیت در ورای آن وجود دارد ؛ لذا متوسل به نمایشات مضحک و حیله های سیاسی نمیشوند . فقط بر مبنای اندیشه و تعقل و استدلال و منطق ؛ مبارزه خودرا ادامه میدهند .
اجزا تشکیل دهنده دموکراسی در ایران عبارتند از : فدرالیسم ؛ سکولاریسم ؛پلورالیسم و اجتناب از نژاد پرستی ؛ تبعیضات قومی ؛ مذهبی ؛ جنسیتی ودوری جستن از خود محور بینی و تمامیت خواهی و انحصار طلبی .
یکی عوامل باز دارنده دموکراسی در ایران ؛ پدیده شوم نژاد پرستی میباشد .یکی از پی آمدهای منفی نژاد پرستی ؛ خشونت گسترده در جامعه میباشد . نژاد پرستی در ایران تحت نام ناسیونالیسم ترویج و آموزش داده میشود .از مصادیق بارز نژادگرایی ؛ توهین و تحقیر و جوک سازی برای ملیتهای غیر فارس میباشد .نمادهای نژاد پرستی ؛ قهرمانهای اساطیری هستند که فقط فعالیتشان در حوزه کشتار بوده است و هر ایرانی موظف است به آن افتخار کند .نژاد پرستی در طول سالیان دراز در جامعه ایران نهادینه شده است و جزء لاینفک فرهنگ ایرانی گشته است . قریب ۲۰ سال طول کشید تا ما توانستیم جوکهای قومیتی را که مصداق نژاد پرستی بود از جامعه بزداییم .هرچند کماکان تلاشهایی میشود .
اندیشه سیاسی اسلام در تعارض با دموکراسی و بازدارنده پیشرفت اجتماعی است . اما این امر باعث نمیشوذ تا ما اندیشه انسان ستیز برتری نژادی را جایگزین آن سازیم .نژاد پرستی ضربات سنگینی به جامعه بشری زده است و پروسه دموکراسی را به تعویق انداخته و جامعه فارس ایران از این نظر قابل انتقاد است .
در ایران یک نظام آموزشی سالم نبوده است تا جوانهارا از عواقب نژادپرستی اگاه سازد و احزاب نژادگرا در ایران همواره مبلغین این تفکر ارتجاعی بوده اند .جامعه فارس زبان ؛ تحت استتار ایرانیت و با نام مستعاروطن پرستی ایرانی ؛به تبلیغات پانفارسیسم میپردازد .
نظریه نژادپرستانه و راسیستی پان ایرانیستها براین باور است که ایران متعلق به دولت متمرکز فارس است و دولت پان ایرانیست هیچ تعهدی دربرابر سایر ملل و نژاد ها؛ چه درون و چه برون از ایران نخواهد داشت . ناسیونالیسمی که بر پایه نژادگرایی بنا شود , منتهی به فاشیسم میشود .دولت راسیست ؛تنها یک دین و یک زبان رسمی خواهد داشت و در تعارض با قوانین مدون و مدرن حقوق بشرو جامعه متکثر ایران است .
ممنوعیت زبانی ملیتهای محروم و تعویض نامهای کوه ها و شهرها و رودها وممانعت از نامگزاری کودکان غیر فارس و برپایی نمادهای نژادگرایی فارسها در مناطق ملی غیر فارس و بهره برداری از منابع آبی و معدنی و توسعه طلبی ارضی ؛ همه از مصادیق بارز نژاد گرایی قوم فارس میباشد .
مبارزه با نژاد پرستی امروزه در سراسر جهان وجود دارد و قیام ملتهارا در اروپا و امریکا شاهد هستیم . امید است در خاورمیانه هم نمادها و ظواهر نژادپرستی محکوم و مورد انتقاد قرار بگیرد و آموزش نژاد پرستی درنهادهای آموزشی دولتی و آکادمی های پلیس و ارتش و دیگر نیروهای سرکوبگر متوقف شود .
یکی از ابزاراشاعه نژاد پرستی ؛ مطبوعات و رسانه های صوتی-تصویری و کتب و نشریات و صنعت فیلمسازی میباشند ؛ که بطور سیستماتیک از واژگان تحقیر آمیز نسبت به دیگر زبانها و فرهنگها در ایران استفاده میکنند .امید است عشق به انسانها با تمرین عشق به همنوع و هموطن و احترام به اندیشه و زبان و فرهنگ دیگران ؛ در ایران جایگزین راسیسم گردد.
